تا چند سال پیش فکر میکردم زندگی یعنی همین که روز شب شه. شب هم روز شه. اینکه فقط بیست و چاهار ساعت که تقریبا هفت هشت ساعتش و خواب باشی، بگذره تا برسه سر سال و یه سیصد و شصت و پنج روز از عمر تو بگذره. الان اما شاید خیلی وسیع تر فکر کنم. شاید تصورم از گذر ِ روزها فراتر رفته باشه. که اگه یه ثانیه بگذره و تو نتونی ارزش اون ثانیه رو حفظ کنی دنیا چرخ میخوره و باید ده سال یا حتی بیشتر، برای اون لحظه تقلا کنی. و شاید حتی هیچ وقت بهش نرسی. یه لحظه هایی تو زندگی ما هست که اگه حرمتش رو ندونیم و شان اون لحظه رو حفظ نکنیم باید تا دنیا دنیاست برای رسیدن ِ دوباره به اون تلاش کنیم. مثل لحظه هایی که باید لبخند میزدیم به نگاه ِ هم اما دریغ کردیم. مثل لحظه هایی که باید بخشش رو هدیه میدادیم به دستایِ هم اما کوتاهی کردیم، مثل لحظه هایی که باید...

زهرا رضاپور

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی